فرقه دموکرات (دفتر دوم، بخش سوم)، گزارش عمیدى نورى
محمود طوقی
فرقه دموکرات
دفتر دوم
بخش سوم
عمیدى نورى: گزارش از یک نهضت مردمى
ابوالحسن عمیدى نورى مدیر مسئول روزنامۀ «داد» همراه هیئتى به آذربایجان مى رود. این هیئت از سوى نخست وزیر قوام مأموریت داشت تا بررسى کند که آیا ارتش شوروى به تمامى از ایران خارج شده است یا نه.
پس جاى عمیدى نورى و انگیزۀ سفر او از آغاز روشن است و نمى توان به او اتهام فرقوى بودن یا هوادار فرقه را وارد کرد.
این یادداشت ها از هشتم خرداد شروع مى شود و در بیست و یکم مرداد ۱۳۲۵ با اتمام مأموریت هیئت، پایان مى یابد. این یادداشت ها در روزنامۀ داد و بعدها تحت عنوان «فرقۀ دمکرات»، از سوى انتشارات روزنامۀ داد منتشر مى شود.
در بررسى این گزارش هفتاد و هفت صفحه اى که خواندنى است فقط به نکاتى توجه مى کنیم که عملکرد فرقه را نشان مى دهد. پس نگاه کنیم به روایت عمیدى نورى:
۱- نصب مجسمه هایى از مردان تاریخى ایران در میادین عمومى شهر. مثل شاه عباس و نادرشاه و برداشتن مجسمۀ رضاشاه و گذاشتن مجسمۀ ستارخان به جاى او
۲- تعمیر و مرمت بناى شاهگلی که از بناهاى عباس میرزاى قاجار بود.
۳- اصلاحات شهرى در مرند.
این اصلاحات شامل اصلاح درست خیابانها، کاشت ۱۵ هزار درخت، ساخت حمام، ساخت باشگاه، ساخت قرائت خانه، و باغ ملى، تشکیل کلاس هاى اکابر، باشگاه مخصوص براى خانم ها، ساخت بیمارستان، ساخت مدرسه و پرداخت حقوق شش ماهه معوقۀ شهردارى.
۴- دایر کردن مغازه هاى دولتى در خوى براى تثبیت قیمت ها و پایان دادن بهکوپن بازى، خشکاندن باتلاقها، لوله کشى آب شهر، افتتاح سالن تئاتر، تشکیل دارالمساکین.
۵- تقسیم املاک خالصه و فئودالهاى فرارى بین دهقانان.
فرقه به املاک دیگر ملاکین تعرضى نداشت. و به طور کل فرقه مخالف مالکیت خصوصى نیست.
۶- اصلاحات شهرى در رضاییه.
۷- انیفورم نظامیان ارتش فرقه تقریبا همان لباس نظامیان ارتش شاهنشاهى است جز آنکه علامت شعلۀ آتش بالاى پیشانى و بمب دستى روى شانه ها جلب نظر مىکند.
۸- سربازان فرقه عده اى هوادار فرقه و عده اى دیگر بى طرف و غیرحزبى اند.
۹- ارتش فرقه شامل دو قسمت است یک قسمت نیروى نظامى است که در سربازخانه ها اقامت دارند و قسمت دیگر نیروهاى فدایى است که در شهرها و دهات بدون انیفورم زندگى مى کنند.
۱۰- علیزاده از رهبران فرقه، در زمان رضاشاه کارمند عالى مقام وزارت راه بود که بهخاطر محبوبیت بین کارگران دستگیر و مدت ده سال در زندان رضاشاه بود. علیزاده دو بار در زندان خودکشى مى کند.
۱۱- بین سرباز فرقه و سرباز ارتش شاهنشاهى تهران از زمین تا آسمان تفاوت است. سرباز آذربایجان حوزۀ حزبى دارد و در اطراف مرام و هدف فرقۀ دمکرات هر روز بحث مى کند.
۱۲- بازسازى عمارت استاندارى تبریز که قبلاً محل زندگى ولیعهد بود و در دورۀ رضاشاه محل زندگى کبوترهاى چاهى شده بود.
۱۳- پیشه ورى در مذاکراتش با کنسول امریکا گفت: اگر در نهضت آذربایجان از کمکهاى معنوى دولت شوروى استفاده کردیم از جلب کمک معنوى امریکا هم براى تقویت آن با کمال گشاده رویى حاضریم. آذربایجان همیشه حاضر است از دوستى و محبت دولت و ملت امریکا استفاده نماید ولى باید شرافتمندانه و مبنى بر کمک هاى معنوى نسبت به ترقیات آذربایجان باشد.
۱۴- خرید یک کارخانۀ جوراب بافى و کشبافى از شوروى و افتتاح آن در تبریز. فرقه این کارخانه را با فروش اوراق قرضه به مردم خرید.
۱۵- راهاندازى کارخانۀ پارچه بافى تبریز که در شرف ورشکستگى بود.
۱۶- آذربایجان دمکرات دشمن مالکیت نیست و با سرمایه دارى مخالفتى ندارد. بلکه از نیروى سرمایه به نفع جامعه استفاده مى نماید.
۱۷- در کارخانۀ جوراب بافى ۵۰۰دختر مشغول به کار بودند. در کارخانهها امکاناتی همچون حمام، رستوران، باشگاه، زایشگاه زنان، اتاق بچه هاى شیرخوار کارگران و اتاق اسباب بازى بچه هاى کارگر ساخته شده بود.
۱۸- با اینکه دولت ۱۶ میلیون پول مردم آذربایجان را بلوکه کرده بود، فرقه با فروش اوراق بهادر توانست مشکل مالى خود را حل کند.
۱۹- امروز مردم آذربایجان عقیده دارند حکومت و ادارۀ کارهاى سرزمین آنها بهدست خودشان سپرده شده به همین جهت از جان و دل کار مى کنند و شب و روز را نمى شناسند.
۲۰- ایستگاه رادیو تبریز توسط یک جوان بیست و چند سالۀ آذربایجانى اداره مى شد.
۲۱- در تمام محلات باشگاه هاى حزب دمکرات افتتاح شده اند که مردم در آنجا بحث هاى سیاسى مى کنند.
۲۲- زنان و مردان، کشاورزان و کارگران و روشنفکران و اصناف و کسبه و مالکین و علماى بسیارى به عضویت فرقه درآمده اند. اینها دلیل بى اعتنایى هاى تهران سرکوفت هاى مأمورین دولتى بر آذربایجان است که قلب او را جریحه دار کرده است.
۲۳- تثبیت قیمت ها، کاهش اجاره خانه ها و گشایش مغازه هاى دولتى، اقداماتى بودند که فرقه براى رفاه مردم تدارک دیده بود.
۲۴- تبدیل گورستان قدیمى تبریز به میدان مشق نظامى.
۲۵- افتتاح سالن تئاتر و انجام نمایش هاى اخلاقى و سیاسى در آن.
۲۶- ترمیم کامیون هاى اسقاط شده و استفادۀ آنها در سیستم حمل و نقل شهرى.
۲۷- تصویب ماده واحدهاى در هیئت وزیران حکومت ملى فرقه برای عفو کلیۀ زندانیان به استثنای دزدها و کلاهبرداران و منافیان عفت عمومى.
۲۸- تصویب حکم اعدام براى سرقت، هتک ناموس، اختلاس و ارتشا.
۲۹- ساخت بناى فیلارمونى تبریز.
۳۰- ساخت باشگاه شعرا.
۳۱- ساخت سناتوریوم براى درمان امراض سیاتیک در کنار دریاچۀ ارومیه.
یک سؤال: مردم آذربایجان چه مى خواستند؟
عمیدى نورى همراه هیئتى به آذربایجان مى رود تا به نخست وزیر خروج کامل ارتش شوروى را گزارش دهد. تا در صورت صحت ادعاى شوروى، ایران شکایت خود را در سازمان ملل از شوروى پس بگیرد.
اما عمیدى نورى یک ژورنالیست هم هست، پس پا به پاى هیئت از دیده هایش نیز یادداشت برمى دارد. این دیده ها و شنیده هایش چیست؟ این آن چیزى ست که از دید تحلیلگران و منتقدین فرقه دور مانده است.
عمیدى نورى مردمى را مى بیند که شب و روز تلاش مى کنند تا خیابان هایشان را مرمت کنند، باتلاق ها را بخشکانند. بیمارستان و دارالتعلیم و زایشگاه و کارخانه بسازند و در یک کلام، شهر و دیار خود را آباد بسازند.
ریشه هاى مردمى فرقه در همین آرزوها و تلاش ها نهفته بود. اما سؤالى که مطرح مى شود این است که گناه مردمى که مى خواهند شهر و دیار خود را با تلاش و کوشش شبانه روزى آباد سازند چیست؟ در این تلاش ها چه چیز بدى وجود داشت که ارتجاع در تمامیت اش از شاه گرفته تا قوام و ژنرال هاى ارتش و ذوالفقارى ها و افشارها و دیگر لاى و لجن هاى جامعه با آن به مخالفت برخاسته بود. و به راستى تجزیه طلبى و میهن پرستى یعنى چه؟
فرقۀ دمکرات چه مى خواست؟
منتقدین فرقۀ دمکرات همیشه از طرح لیست مطالبات فرقه سرباز زدند، تا فرقه را به تجزیه طلبى متهم و پس تجزیه طلبى را خواست بیگانه تلقى کنند و به نتیجه دلخواه برسند.
اما حقیقت ماجرا چیز دیگرى است.
در مذاکرات اردیبهشت ۱۳۲۵ پیشه ورى با قوام، پیشه ورى درخواست هاى سىوسه گانۀ فرقه را به قوام داد تا جدا از آن که قوام موافقت کند یا نکند لیست مطالبات مردم آذربایجان در تاریخ ثبت شود. ابتدا ببینیم فرقه چه مى خواست و بعد ببینیم که این درخواست ها در چارچوب چه سیستمى مى گنجد.
۱- نهضت آذربایجان که در نتیجۀ فشار مأمورین لشکرى و کشورى حکومت استبدادى سابق و دشمنان دمکراسى در دوازدهم شهریور سال ۱۳۲۴شمسى به وجود آمده بود نهضتى مترقى و دمکراتیک و ضامن استقلال و تمامیت ارضى ایران شناخته مى شود.
۲- آذربایجان که شامل استانهاى۳و۴ سابق و ولایت ضمیمه است جزء مملکت ایران و به صورت واحد ارضى داراى حکومت خودمختار خواهد بود که مرکز آن شهر تبریز است.
تبصره ـ مراکز کردستان آذربایجان شهر مهاباد است.
۳- پول و پرچم آذربایجان همان پول و پرچم ایران است. کلیۀ قوانین خارجۀ مملکتى به شرطى که با اختیارات و آزادى مردم آذربایجان مغایرتى نداشته باشد در آذربایجان مُجرا خواهد بود.
۴- با درنظرگرفتن دو مادۀ اخیر، در آذربایجان براى ادارۀ نظارت کارهاى داخلى و همچنین براى تصویب بودجه هیئتى به اسم «هیئت ملى» با اصول نظامنامه مخصوصى انتخاب خواهند شد.
۵- انتخاب کلیۀ رؤساى ادارات لشکرى و کشورى به عهدۀ هیئت ملى است. مأمورین فوق که بعد از انتخاب شدن به وسیلۀ هیئت ملى به حکومت مرکزى معرفى خواهند شد در اجراى عمدۀ قوانین تابع حکومت مرکزى و در اجراى تصمیمات هیئت ملى تابع هیئت ملى خواهند بود.
۶- هیئت ملى آذربایجان مختار است که کلیۀ مأمورین اعم از لشکرى و کشورى را عزل و نصب و تغییر و تبدیل داده به اطلاع حکومت مرکزى هم برسانند.
۷- علاوه بر هیئت ملى در تمام نقاط آذربایجان انجمن هاى ولایتى مطابق اصول دمکراسى یعنى با رأى مخفى و مستقیم عموم اهالى (زنان، مردان و افراد قشون) انتخاب شده در حیطۀ عملیات خود یعنى ولایات و محال و بلوکات جهت پیشرفت امور نظارت خواهند کرد.
۸- فداییان و قشون ملى همچنان باقى بوده و در انجام وظایف و حفظ سرحدات مربوطه و دفاع از دمکراسى تابع هیئت ملى آذربایجان خواهند بود.
۹- ترفیعات و درجات کشورى و لشکرى که تا کنون از طرف حکومت ملى آذربایجان اعطا شده به رسمیت شناخته مى شود.
ترفیعات افسران جزء، مستقیما از طرف فرماندهى قشون ملى آذربایجان داده شده ولى ترفیعات افسران ارشد با پیشنهاد فرماندهى قشون ملى آذربایجان و تصویب هیئت ملى خواهد بود.
۱۰- در تمام ادارات آذربایجان و هیئت ملى نوشتجات به زبان آذربایجانى و در کردستان آذربایجان به زبان کردى خواهد بود ولى چون زبان فارسى زبان دولتى ایران است مکاتبات ادارات آذربایجان و هیئت ملى و همچنین ادارات کردستان آذربایجان با دولت مرکزى به زبان فارسى اشکالى نخواهد داشت.
۱۱- تحصیلات در مدارس ابتدایى به زبان آذربایجانى و در کردستان آذربایجان بهزبان کردى و در مدارس متوسطه و عالى به زبانهاى فارسى و آذربایجانى یا کردى و فارسى خواهد بود.
۱۲- قوانینى که تا حال در مجلس ملى آذربایجان به تصویب رسیده تا از طرف هیئت ملى نقض نشود همچنان به قوت خود باقى است (این ماده درخصوص کردستان آذربایجان نیز به همین نحو خواهد بود).
۱۳- تقسیم اراضى خالصه و املاک دشمنان آزادى و دمکراسى که بین دهاقین و کشاورزان به عمل آمده به رسمیت شناخته شده و از آن ها پس گرفته نخواهد شد.
۱۴- قوانینى که براى مبارزه با تریاک و الکل و اختلاس و رشوه و فحشا وضع و تصویب شده بعد از این هم معتبر خواهد بود.
۱۵- بنا به تصویب هیئت ملى ورود اجناس لوکس و تجملى، همچنین وارد کردن نظیر اجناسى که در داخلۀ آذربایجان به عمل آید به کلى قدغن است.
۱۶- مالیات ها و عوارض طبق اصول و ترتیبى که هیئت ملى تصویب مى نماید وصول خواهد شد.
به منظور تزیید عایدات دولتى، هر قانونى که تا کنون مجلس ملى آذربایجان تصویب کرده به اعتبار خود باقى است.
۱۷- آذربایجان و همچنین کردستان آذربایجان مى توانند به نسبت جمعیت خودشان که تقریباً ثلث نفوس ایران است وکیل انتخاب نموده به مجلس شوراى ملى ایران بفرستند. اعتبارنامۀ این وکلا پس از آن که در هیئت ملى آذربایجان به تصویب رسید در مجلس شوراى ملى ایران غیرقابل رد خواهد بود.
۱۸- براى اینکه انتخابات در تمام نقاط ایران متحدالشکل باشد، دولت متعهد مى شود که دورۀ پانزدهم مجلس شوراى ملى ایران حقى را که آذربایجان درخصوص انتخابات براى بانوان و کارمندان لشکرى قائل شده محترم شناخته و این امر را در تمام نقاط ایران عمومیت دهد.
۱۹- انتخابات مجلس شوراى ملى در تمام ایران حداکثر تا ده روز بعد از صدور اولین اعلامیه انتخابات شروع شده و در عرض یک هفته خاتمه یابد.
۲۰- ۲۵درصد مالیاتى که در آذربایجان و کردستان آذربایجان وصول مى شود بهمرکز ارسال خواهد شد ولى استثنائا چون امسال ملت آذربایجان و کرد در راه به دست آوردن دمکراسى متحمل مخارج گزافى شده است بدین جهت از دادن مبلغ فوق الذکر معاف خواهد بود.
۲۱- دولت مرکزى متعهد مى شود که خط آهن تهران ـ تبریز را به تبریز متصل کند.
۲۲- دولت مرکزى به هیچوجه حق عزل و نصب و تغییر و تبدیل هیچ یک از مأمورین لشکرى و کشورى را مستقیما نخواهد داشت.
۲۳- هیئت ملى آذربایجان و کردستان باید در اصلاحات امور معارفى و بهداشتى و کشاورزى آزادى عمل داشته باشد.
۲۴- منابع طبیعى و معادن آذربایجان و کردستان براى رفع احتیاجات مردم آن نواحى تخصیص داده مىشود و ادارۀ کارخانجات این نواحى به عهدۀ خودشان است.
۲۵- در موقع لازم نظارت کارخانجات شخصى نیز با حکومت و هیئت ملى آذربایجان خواهد بود.
۲۶- نشر کلیۀ مطبوعات با اجازه و تصویب هیئت هاى ملى آذربایجان و کردستان خواهد بود.
تمام سینماها و تئاتر و نمایشات و رادیو به زبان آذربایجانى و کردى اداره مى شوند.
(این ماده درباره سایر زبانها نیز اجازه داده مى شود).
۲۷- ادارۀ کلیه بانک ها اعم از صنعتى و فلاحتى و ملى و دولتى به عهدۀ هیئت هاى آذربایجان و کردستان خواهد بود.
۲۸- تمام عایدات و عوارض آذربایجان و کردستان در خزانه دارى محل جمع و بهمصارف لازمه خواهد رسید.
۲۹- دولت مرکزى متعهد مى شود مطالبات ملت آذربایجان را بانک ملى پرداخت نموده و سرمایه هاى انتقالى همین بانک را برگشت دهد.
۳۰- دولت مرکزى متعهد مى شود که نواحى تکاب، سقز، بیجار و مرودشت و مانند اینها را که جزء استان ۳و۴ و ولایت خمسه بوده و فعلاً تحت سلطۀ دشمنان آزادى است به فوریت تخلیه و به مقامات صلاحیت دار آذربایجان و کردستان تحویل نماید.
۳۱- دولت مرکزى متعهد مى شود تشکیلات ژاندارمرى را که در طول سالهاى متمادى به حقوق ملت تجاوز نموده و مسبب فجایع خونین بوده اند منحل و در عوض تشکیلات نظمیه یعنى ضابط دستگاه قضایى را در قصبه و محال و بلوکات توسعه دهد.
۳۲- دولت مرکزى متعهد مى شود که انجمن هاى ایالتى ـ ولایتى را مانند آذربایجان در تمام ایران طبق اصول دمکراسى تشکیل دهد.
۳۳- تشکیلات شهردارى در کلیه نقاط ایران بدون دخالت کارمندان دولت باید برپا شود.
ساعت هشت روز سه شنبه دهم اردیبهشت آقایان مورخ الدوله سپهر وزیر پیشه و هنر و بازرگانى و مظفر فیروز معاون سیاسى و پارلمانى آقاى قوام السلطنه خود را به عنوان نمایندگان صلاحیتدار معرفى کردند، سى و سه ماده فوق به آنها نیز ارائه داده شد.
روز چهارشنبه یازدهم اردیبهشت آقاى پیشه ورى با آقاى قوام السلطنه ملاقات و مذاکرۀ خصوصى به عمل آمد. در تعقیب مذاکرات، ابلاغیۀ ذیل از طرف هیئت نمایندگان آذربایجان تهیه و به دولت آقاى قوام السلطنه داده شد.
متن ابلاغیۀ دولت از این قرار بود
در اثر حسن نیت آقاى قوام السلطنه و بیانیۀ ایشان و تبادل افکار بین نمایندگان دولت مرکزى و نمایندگان آذربایجان در نتیجه معلوم شد که نهضت دمکراتیک آذربایجان خیال تجزیه نداشته بلکه براى تثبیت و تقویت اساس مشروطیت و دمکراسى در ایران بهوجود آمده است. براى رفع هرگونه سوءتفاهمات و جلوگیرى از برادرکشى موافقت کردند که بین حکومت مرکزى و ملت آذربایجان اختلاف اساسى وجود ندارد.
و براى حل مسائل فرعى قرار شد که هیئتى از نمایندگان آذربایجان با نمایندگان دولت مرکزى مشغول مذاکره باشند و اختلافات را در حدود قوانین اساسى ایران بهطورى که به آزادى مردم آذربایجان لطمه وارد نسازد حل و تصفیه نمایند.
کلیۀ موافقت ها و ایجاد روابط با حکومت مرکزى بسته به تصویب دولت آقاى قوام السلطنه و مجلس ملى آذربایجان (که فعلاً به جاى انجمن ایالتى است) و مجلس شوراى ملى است.
در سومین ملاقات آقاى پیشه ورى با آقاى قوام السلطنه اختلاف نظرى درباره تقسیم اراضى حاصل شد و باعث شد که مذاکرات دو روز متوقف شود.
بعداً دولت آقاى قوام السلطنه براى اینکه مذاکرات را از نو شروع کند اصلاحاتى را که مى توانست در ابلاغیه منظور کند توسط نمایندگان صلاحیت دار خود به هیئت نمایندگان آذربایجان ارائه داد.
متن ابلاغیه
۱- شوراى ایالتى آذربایجان به جاى مجلس ملى؛
۲- هیئت مدیره آذربایجان به جاى هیئت وزرا؛
۳- رؤساى دوایر آذربایجان به جاى وزراى محلى.
این درخواست ها، نه خواسته هایى تجزیه طلبانه بودند، نه ضدانقلابى و نه کمونیستى. در صورت حضور یک دولت دمکرات که مى توانست فدرال باشد و یا حتى نباشد نیز خواست هایى معقول و شدنى بودند. این خواست زیادى نبود که مردمى بخواهند با زبان خود تحصیل کنند، مسئولین و فرماندهان نظامى و انتظامى با نظر انجمن هاى ایالتى تعیین شوند. و بخشى از مالیات آن ناحیه صرف آبادى و آبادانى خود شود.
محورى ترین خواست هاى این پلاتفرم سى و سه ماده اى، خودمختارى، زبان ترکى و قشون محلى بود که مى شد آنرا در چارچوب قابل قبولى درآورد.
حسن نیت فرقه
در طى مذاکرات، فرقه که در صدد حل مسالمت آمیز مسائل بود، دست به یک عقب نشینى جدى ترى زد تا شاید ارتجاع را وادارد به حداقل حقوق مردم تن دهد. پس پلاتفرم سى و سه ماده اى خود را به پلاتفرمى دوازده ماده اى تقلیل داد.
پیشنهاد نمایندگان آذربایجان
نظر نمایندگان آذربایجان
۱- عین مادۀ ابلاغیه دولت قبول مى شود ولى رئیس مالیه باید از مأمورین محلى بوده و ناظر مالى از طرف دولت تعیین گردد.
۲- والى (استاندار) از طرف شوراى ایالتى پیشنهاد خواهد شد و حکم انتصاب او از طرف دولت صادر مىشود.
براى حفظ امنیت راه ها و جهت کمک به تشکیلات نظمیه مأمورین اجرا قواى مسلحى به نام نگهبان تشکیل مى شود. فرماندۀ این قوا از طرف شوراى ایالتى تعیین و جهت صدور حکم پیشنهاد لازم به وزارت کشور داده خواهد شد.
قواى لشکرى عبارت از افراد نظام وظیفۀ محلى خواهد بود. حفظ سرحدات به عهدۀ این قوا مى باشد و در مراکز لازمه پادگان برقرار خواهد گردید.
فرماندهى این قوا از افسران صالح و تحصیل کردۀ محلى خواهند بود و تعیین آنها از طرف هیئت مدیره بوده و احکام مربوطه از مرکز صادر خواهد شد.
گزارش هاى لازمه از طرف فرماندهى مربوط به مرکز داده مى شود.
۳- مادۀ سوم دولت عیناً تصویب مى شود.
۴- هفتاد و پنج درصد مالیاتها که طبق مقررات مملکتى وصول مى شود به منظور پرداخت حقوق قواى نگهبان و مستخدمین ادارات با نظارت شوراى ایالتى مصرف خواهد شد.
شوراى ایالتى براى هزینۀ مصارف عام المنفعه عوارضى که بیشتر از صدى ده مالیات ها نخواهد بود وضع و به مصرف خواهد رسانید.
هیئت نمایندگان آذربایجان این پیشنهاد را با اصلاحاتىکه طى مواد ۱ و۶ و ۸ و ۱۰ مندرج است قبول و به دولت تسلیم نمود.
متن پیشنهاد نمایندگان آذربایجان
براى حل مسالمت آمیز مسئله آذربایجان و تحکیم اصول دمکراسى در ایران در تاریخ ۱۳۲۵/۲/۸ بین نمایندگان آذربایجان مذاکراتى به عمل آمد که پس از تبادل نظر عمیق این نتیجه اخذ شد که نهضت دمکراتیک آذربایجان به منظور تجزیه ایران نبوده بلکه براى استوار کردن اصول مشروطیت و دمکراسى در ایران بوده است.
نمایندگان رسمى دولت ایران و هیئت نمایندگان آذربایجان در مواد ذیل توافق نظر حاصل کردند:
۱- ایالت آذربایجان شامل استانهاى۳ و۴ سابق و ولایت خمسه است.
۲- بعد از این به عوض اصطلاح ما مجلس ملى «شوراى ایالتى» و به جاى هیئت وزیران «هیئت مدیره» به جاى وزرا «رئیس ادارات محلى» به کار برده خواهد شد.
۳-والى آذربایجان با پیشنهاد شوراى ایالتى تعیین گشته و حکم آن از طرف دولت صادر خواهد شد.
۴- رؤساى ادارات دولتى رؤساى بانک ها و محاکم، مدعى العموم ها و رؤساى ادارات حمل و نقل از طرف شوراى ایالتى انتخاب و احکام رسمى از طرف دولت صادر خواهد گردید.
تبصره ـ ناظر دارایى را دولت انتخاب خواهد نمود.
۵- براى حفظ امنیت راه ها و کمک به سازمان شهربانى و مأمورین اجراى قواى مسلحى به نام (نگهبان) تشکیل مى شود.
فرمانده این قوا از طرف شوراى ایالتى تعیین و براى صدور حکم انتصاب، مراتب به وزارت داخله پیشنهاد مى شود.
قواى نظامى از افراد نظام وظیفۀ محلى تشکیل مى شود و حفاظت سرحدها به عهدۀ این تشکیلات است.
فرماندهان ساخلوهاى این سازمان از بین افسران صالح از طرف هیئت مدیرۀ آذربایجان تعیین و احکام آنها از مرکز صادر مى گردد و کلیۀ گزارشات لازم از طرف فرماندۀ هنگ به مرکز داده خواهد شد.
۶- در مدارس ابتدایى تحصیلات به زبان آذربایجانى خواهد بود و در مدارس متوسطه دروس به هر دو زبان آذربایجانى و فارسى تدریس مى شود. در ادارات محلى امور دفترى و عدلیه و سایر کارها به زبان آذربایجانى و فارسى صورت خواهد گرفت.
۷- هفتاد و پنج درصد مالیات هایى که به موجب قوانین مملکتى وصول مى شود براى پرداخت حقوق مستخدمین و هزینۀ تشکیلات نگهبانى و سایر امور اصلاحاتى در تحت نظر شوراى ایالتى مصرف خواهد شد. شوراى ایالتى عوارضى که از میزان ده درصد مالیات ها تجاوز نخواهد کرد مى تواند وضع و به مصرف برساند.
۸- تمام اصلاحات اقتصادى و اجتماعى و مالى و ارضى که از طرف نهضت دمکراتیک آذربایجان به عمل آمده به رسمیت شناخته شود.
۹- با رعایت تناسب جمعیت حقیقى آذربایجان با ازدیاد نمایندگان آذربایجان موافقت مى شود و در موقع تشکیل دوره پانزدهم قانونگذارى پیشنهادات لازمه به مجلس تقدیم خواهد شد که پس از تصویب، همان عده براى دورۀ پانزدهم انتخاب شود.
۱۰- دولت تعهد مى نماید که در قانون انتخابات تجدیدنظر نموده و لایحۀ قانونى جدیدى مطابق شرایط مترقى کنونى و با اساس اصول حقیقى دمکراسى (عمومى مستقیم، مخفى، مساوى و متناسب) تنظیم و تقدیم مجلس شوراى ملى نماید.
۱۱- این قرارداد بعد از تصویب هیئت دولت ایران و مجلس ملى آذربایجان رسمیت پیدا خواهد کرد.
۱۲- مواد این قرارداد شامل کردستان آذربایجان نیز مى باشد. این پیشنهاد ملغاى مذاکرات جدیدى گردید و مى شود گفت که در کلیات توافق نظر بین طرفین حاصل شده و مقرر گردید یک لایحۀ جدید به اشتراک آقاى مصطفى فیروز معاون سیاسى نخستوزیر تنظیم گردد.
روز پنجشنبه ۱۳۲۵/۲/۲۹ساعت ۲۳ آقاى مظفر فیروز لایحه را تهیه نموده و به هیئت نمایندگان آذربایجان ارایه داد.
پلاتفرم قوام
اما براى ارتجاع مسئله حداکثر و حداقل حقوق مردم نبود. براى ارتجاع مردم خوب یعنى مردم بى حقوق. پس در برابر پلاتفرم فرقه، پلاتفرمى شانزده ماده اى پیشنهاد کردند.
متن لایحه پیشنهادى دولت
در نتیجه نهضت دمکراتیک که در این اواخر در آذربایجان به منظور استحکام اصول دمکراسى و آزادى در تمام کشور ایران به عمل آمده بین نمایندگان آذربایجان مذاکرات شروع گشته و نمایندگان آذربایجان ابلاغیه دولت را که مشتمل بر هفت ماده مى باشد قبول نموده و در نتیجه تبادل افکار توافق نظر حاصل شد و مواد زیر به عنوان تکمیل مواد هفت گانه تنظیم گشته قبول و به موقع اجرا گذارده مى شود.
۱- در ماده یک ابلاغیه کلمه ناظر مالیه به رئیس مالیه مبدل گشته و به اضافه کردن رئیس اداره اقتصاد و تجارت و کار ماده مزبور عینا قبول مى شود.
۲- والى آذربایجان با پیشنهاد انجمن ایالتى آذربایجان و تصویب دولت تعیین مى شود.
۳- با توجه به تغییراتى که در دوران اخیر در آذربایجان به وجود آمده است، دولت، سازمانى را که به نام مجلس ملى انتخاب و ایجاد شده است به نام انجمن ایالتى خواهد شناخت و بعد از تشکیل دورۀ پانزدهم مجلس و تصویب قانون جدید انجمنهاى ایالتى ـ ولایتى انتخابات انجمن ایالتى جدید به زودى شروع خواهد شد.
۴- به منظور اجراى تصمیمات انجمن ایالتى و براى تأمین پیشرفت سریع امور جاریه و به خصوص جهت نظارت در مصرف صحیح بیست و پنج درصد مالیات هاى وصولى، شورایى مرکب از استاندار و رؤساى دوایر و هیئت رئیسۀ انجمن ایالتى به نام شوراى ایالتى تشکیل و تصمیمات انجمن را به موقع اجرا خواهند گذاشت.
۵- به منظور تعیین تکلیف قوایى که در نتیجه نهضت آذربایجان از افراد نظام وظیفه تشکیل شده است موافقت حاصل شد که کمیسیونى در محل، مرکب از نمایندگان دولت جناب آقاى قوام السلطنه و نمایندگان انجمن ایالتى آذربایجان تشکیل یافته و راه حل لازم را جهت تصویب به دولت مرکزى و انجمن ایالتى پیشنهاد خواهد کرد.
۶- درخصوص وضع مالى آذربایجان موافقت شده که هفتاد و پنج درصد عایدات براى مخارج محلى اختصاص یافته و بیست و پنج درصد باقى براى مخارج عمومى کشور ایران به مرکز ارسال شود.
تبصره ـ درآمد و هزینه پست و تلگراف و راه آهن و کشتیرانى ارومیه مستثنى بوده و عواید و مصارف آن به عهده دولت و منحصر به آن خواهد بود و ضمناً توضیح داده مى شود که هزینه مخابرات تلگرافى انجمن هاى ایالتى ـ ولایتى و ادارات دولت مجانى خواهد بود.
۷- دولت قبول مى کند که در عرض سال جارى راه آهن میانه و تبریز را وصل و بهپایان برساند روشن است که براى انجام این منظور کارگران و متخصصین آذربایجان حق تقدم خواهند داشت.
۸- ساختمان و تعمیر جاده هاى اساسى شوسه به عهدۀ دولت و ساختن راههاى فرعى در وظیفه انجمن ایالتى است.
۹- علاوه از قواى نظام وظیفه نیروهاى فدایى به سازمان شهربانى دهات تبدیل مى یابد و رئیس آن به انتخاب انجمن ایالتى آذربایجان و تصویب دولت خواهد بود.
۱۰- دولت با عمل تقسیم خالصه ها که در اثر نهضت دمکراتیک آذربایجان انجام یافته است موافقت خود را اظهار مى دارد و تعهد مى کند که در اولین فرصت لایحه آنرا جهت تصویب به مجلس شوراى ملى پیشنهاد نماید.
همچنین باید در لایحه مزبور مسئله تقسیم خالصه هاى کشور در نقاط ایران بین دهاتى ها پیش بینى شود و باید راجع به املاک غیرخالصه اى که عملاً و در اثر نهضت آذربایجان و بدون عوض بین دهقانان تقسیم شده است دولت اقدامات تعویضى با املاک دیگر براى قانع ساختن مالکین آن به عمل آورد و لایحه لازمه را به مجلس شوراى ملى پیشنهاد کند.
۱۱- به موجب ماده ۳ ابلاغیه دولت موافقت به عمل آمد که زبان رسمى و دولتى در آذربایجان زبان فارسى است. کارهاى دفترى ادارات و عدلیه بالنسبه آذربایجانى و فارسى خواهد بود. تحصیلات و تدریسات تا پنج کلاس اول به زبان آذربایجانى خواهد بود. موافقت حاصل گردید که دروس مدارس بعد از پنج کلاس طبق برنامه وزارت فرهنگ به زبان فارسى و آذربایجانى باشد.
۱۲- دولت تعهد مى نماید که پس از افتتاح مجلس دوره پانزدهم لایحۀ قانونى جدید انتخابات را طبق اصول آزادى و دمکراسى، یعنى به طور عمومى ـ مخفى ـ مستقیم ـ متناسب ـ و متساوى که شامل حال بانوان نیز خواهد بود تقدیم مجلس شوراى ملى نموده و تصویب فورى آنرا بخواهد.
۱۳- دولت موظف است لایحۀ قانونى انجمن هاى شهردارى را با تطبیق اصول دمکراسى (عمومى ـ مخفى ـ متناسب ـ مستقل و مساوى) و اینکه استقلال انجمن هاى شهردارى را تأمین نماید به زودى تقدیم مجلس نماید، تا تاریخ تصویب این لایحه انجمن هاى شهرهاى آذربایجان رسمیت خواهند داشت.
۱۴- اقلیت هایى که مانند ملل کرد ارمنى ـ آسورى در آذربایجان سکونت دارند بنا بهماده ۱۱ این موافقت نامه در مدارس ابتدایى تا سال پنجم به زبان مادرى خود تحصیل خواهند کرد.
۱۵- ایالت آذربایجان شامل استانهاى ۳ و ۴ سابق و شهرستان خمسه مىباشد.
۱۶- اجراى این موافقتنامه موکول به تصویب هیئت دولت جناب آقاى قوام السلطنه و مجلس ملى آذربایجان که (به موجب ماده ۲ پس از تصویب این موافقتنامه به اسم انجمن ایالتى نامیده خواهد شد) مى باشد.
اما همین پلاتفرم هم در هیئت دولت مورد موافقت قرار نگرفت و رد شد. در پشت این مخالفت شاه قرار داشت.
شاهى که قرار بود پدر ملت باشد و سوگند یاد کرده بود به قانون اساسى وفادار بماند و حافظ حقوق ملت باشد.
زندگان
آنان که زنده ماندند سرنوشت بهترى از مردگان پیدا نکردند.
۱- عده اى دستگیر شدند و حبس هاى سنگین گرفتند. سمبل و مرد تمامى آن ها صفرخان قهرمانى بود که از سال۱۳۲۵ تا ۱۳۵۷ در زندان ماند تا رژیم پهلوى سقوط کرد. صفرخان سمبل نهضت مردمى آذربایجان بود. همان جناحى که با آرمان هاى انقلابى در پشت سر فرقه صف کشید. جنگید، کشته داد و زندان ها را پر کرد.
۲- عده اى تبعید شدند. اینان نیز دیگر روى آذربایجان را ندیدند و در غربت و فقر و تنگدستى مردند.
۳- عده اى متوارى شدند و با نام هاى مستعار در دیگر شهرها کارگرى کردند و در فقر و تنگدستى مردند.
۴- اما آن هایى که به شوروى پناهنده شدند. ۸۰-۷۰ هزار نفر بودند. آنها نیز سرنوشت بهترى از آنان که در ایران ماندند نداشتند.
۵- عده اى به مدرسه هاى حزبى رفتند و به کارمندان فرقه تبدیل شدند. اینان درصد کمى از این ۷۰هزار نفر بودند.
۶- عده بى شمارى از آنان که افراد معمولى و هواداران سادۀ فرقه بودند به شغل هاى پست گمارده شدند.
۷- عده اى دیگر چون بى ریا که قصد بازگشت به ایران را داشتند راهى اردوگاه هاى کار اجبارى در زندان هاى استالین شدند.
نام آوران فرقه
پیشه ورى در سال ۱۳۲۶ حین بازدید از دو اردوگاه فداییان در یک تصادف کشته شد.
صادق پادگان مدتى به رهبرى فرقه رسید و بعد عزل شد.
غلام یحیى به ریاست فرقه رسید و به کارمندى گوش به فرمان و مطیع و وفادار تبدیل شد.
جهانشاهلو از فرقه به حزب توده رفت و از حزب توده به دانشگاه بازگشت و بعد توسط حسن نظرى به آلمان غربى گریخت و هوادار رژیم شاهنشاهى شد. دکتر جاوید وشبسترى بعد از مدتى دستگیر و زندانى شدند. اما به خاطر همکارى هاى پنهان و آشکارشان با حکومت در زمان حکومت فرقه عفو شدند.
پایان کار فرقه
در بیست و یکم آذر ۱۳۲۵، بند ناف فرقه از مامش تبریز، جدا شد. ۸۰ هزار تبعیدى در کشورى که فرقه را از همان ابتدا به عنوان ابزار کار مى خواست.
بعد از مدتى دو اردوگاه از فداییان فرقه برپا شد تا آمادگى نظامى براى بازگشت به ایران و برپایى یک جنگ پارتیزانى بیابند.
رادیویى نیز سازمان داده شد. اما همه این اقدامات رویۀ کار بود.
پیشه ورى مغز متفکر فرقه در سال۱۳۲۶ در بین راه باکو و اردوگاه فداییان کشته شد. و روس ها خود خبر برپایى اردوگاه را به خارج درز دادند تا بهانه اى براى انحلال آن بیابند. و به دنبال آن رادیو نیز تعطیل شد.
از این به بعد فرقه تبدیل شد به ابزارى در دست حزب کمونیست آذربایجان شوروى و همان ترفندی که با تبعیدیان انقلاب گیلان رفت با این افراد نیز شروع شد.
قرارداد نفت شمال که در سطل زبالۀ مجلس شاه افتاد اپورتونیست هاى روس بهصرافت افتادند تا فرقه را احیا کنند. و دوباره همان بازى ساختن کمیتۀ مرکزى و رهبر و مسئول تشکیلات و تبلیغات.
و این بازى موش و گربه با ابرىشدن و آفتابىشدن رابطۀ ایران و شوروى ادامه داشت. تا سرانجام روس ها تصمیم گرفتند براى همیشه از شر فرقه راحت شوند و فرقه را چون اسب تروا به درون حزب توده فرستادند.
سرنوشت محتوم فرقه
فرقه بعد از بیست و یکم آذر سال۱۳۲۵ دو راه در پیش داشت:
۱- نخستین راه، همان راهى بود که رفت. خودش را به حماقت سپرد و شکست فرقه را به فریب قوام و به هم خوردن توازن نیروها در سطح جهانى و اولتیماتوم اتمى امریکا توجیه کرد. و به فدا کردن منافع فرقه براى منافع سوسیالیسم جهانى دلخوش کرد و آنقدر نشست تا وقت از دست رفت. و سرانجام در دل حزب توده جاى گرفت تا هم خیال روس ها، به ارتباطشان با ایران راحت شود و هم اسب ترواى حزب کمونیست آذربایجان در شکم حزب توده باشد.
۲- راه دوم فرقه، بازنگرى دقیق علت شکست اش بود. که بی تردید به نقش محورى شوروى در شکست فرقه مى رسید و از آنجا به بعد جدا شدن فرقه بود از شوروى. اما این بازنگرى و جدا شدن در پتانسیل رهبرى فرقه نبود.
در بین رهبران فرقه شاید، مى گویم شاید، و توضیح مى دهم چرا شاید پیشه ورى آن پتانسیل را داشت که به رابطۀ غلط فرقه و شوروى، فرقه و حزب کمونیست آذربایجان شوروى پى ببرد و آن ظرفیت را داشت که با نفى این رابطۀ مرگبار، حیات جدیدى را بهفرقه بدهد. اما مرگ پیشه ورى آخرین و تنها شانس فرقه را از بین برد.
پیشه ورى در چهار دیالوگ تاریخى اش با باقراوف، با استالین (نامۀ استالین) با قلى اوف باز هم با باقراوف ؛بعد از شکست فرقه، نشان داد که قادر است در صورت شناخت درست سیاست روس ها در برابر آنها بایستد و راه مستقلى در پیش گیرد.
یک سؤال
اما سؤالى که به ذهن آدمى خطور مى کند این است که مگر فرقۀ دمکرات تنها پیشه ورى بود؟ چرا از آن همه رهبران درجه یک و دو هیچ یک به شناخت درست نرسیدند و فرقه را از ابزار کار بودن روس ها و باقراوفى ها نجات ندادند.
براى روشنفکران طیف چپ در آن روزگار و حتى دهه هاى بعد، جهان به دو اردوگاه تقسیم مى شد: چپ و راست.
چپ، اردوگاه انقلاب و راست اردوگاه ضدانقلاب بود. این نگرش که نگرش سیاه سیاه و سفید سفید بود به فرقوى ها و حتى توده اى ها اجازه نمى داد که فکر کنند مى شود در اردوگاه چپ نبود، اما چپ بود. در اردوگاه انقلاب نبود، اما انقلابى بود. آنان از ظرفیت هاى جامعه هاى سرمایه دارى اروپا و امریکا براى جذب و پذیرش مخالفین خود غافل بودند.
به همین علت تمامى فرقوى هایى مثل سروان حسن نظرى، دکتر جهانشاهلو افشار، ژنرال عبدالرضا آذر، عنایت الله رضا، پسر پیشه ورى که به درک نسبتاً درستى از مسائل رسیدند. یک راست خود را به ساواک رساندند و به نسبت هایى کم یا زیاد با رژیم وارد معامله شدند.
فرقه به طور کلى فاقد رهبرى با درکى تاریخى و همه جانبه بود. راز سرنوشت محتوم فرقه را باید در همین عدم درک تاریخی جستوجو کرد.
پایان یک تراژدى
به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقى است!
در اینجا دفتر فرقه را مى بندم. اما این بدان معنا نیست که دفتر مطالبات خلق آذربایجان بسته شده است.
اما از این پس، فرقه بازى دیگر به پایان رسیده است. پرده افتاده است، چراغ ها را خاموش کرده اند و از بازیگران این نمایش هیچ یک در صحنه نیستند. قوام در تنهایی مرد همچنانکه پیشه ورى در غربت مرد. شاه نیز در غربت مرد. مرگى به مراتب دردناکتر از مرگ پیشه ورى.
اما در خاطرۀ قومى ما فرقه و پیشه ورى، قوام و شاه، ۲۰ هزار کشته و ۸۰هزار تبعیدى و هزاران زندانى و آواره همچنان حى و حاضرند. و زخم خون چکان یک مبارزه سرکوب شده چون خون سیاوش مى جوشد و مى خروشد و خواب را از چشمان پژوهشگران تاریخ مى پراکند.
————————————–
منابع و مأخذ
براى بررسى بیشتر فرقۀ دمکرات آذربایجان به منابع زیر مى توان رجوع کرد:
۱- گذشته چراغ راه آینده، نوشته جامى (کار گروهى )
۲- از زندان رضاخان تا صدر فرقه دمکرات، نوشته على مرادى مراغه اى
۳-خاطرات زندان، نوشته پیشه ورى
۴-تاریخچه حزب عدالت، نوشته پیشه ورى
۵- روزنامه آژیر، ناشر پیشه ورى
۶- روزنامه آذربایجان، ناشر فرقه دمکرات
۷- ما و بیگانگان، دکتر جهانشاهلو معاون فرقه
۸- گماشتگى هاى بدفرجام، حسن نظرى از افسران فرقه
۹- آذربایجان و حل مسأله ملى، علیرضا نابدل از اعضاى سازمان چریکها
۱۰- خاطرات خلیل ملکى، خلیل ملکى
۱۱- برخورد عقاید و آرا، خلیل ملکى
۱۲-خاطرات کیانورى
۱۳-خاطرات ایرج اسکندرى
۱۴-خاطرات احسان طبرى
۱۵- تاریخ سى ساله، بیژن جزنى از رهبران سازمان چریکها
۱۶- فرقه دمکرات، عمیدى نورى