«پرچم و سرود کارگران»


 

 

محمود طوقی

پرچم و سرود کارگران

یادت بخیر شاعر!
می خواستی جوادیه را بر پُل بنا کنی
پُل که شانه های تو بود

نارفیقان پوزخند زدند؛
پُل؟
یک محله بر پُل بنا شود؟

آری بر پُل بنا شود
پُل که شانه ای ستبر شاعر بود

و باز گفتی:
باید که قلب ما
سرود و پرچم کارگران  باشد

و نا رفیقان پوزخند زدند؛
یک قلب چگونه می تواند پرچم و سرود کارگران باشد
آنان از پرچم و سرود کارگران بی خبر بودند

راستی تا یادم نرفته است بگویم
رحمان هنوز دارد بدنبال دارو برای دخترش می گردد

یادت بخیر خسرو.